سلام!! دل من گرفته بونه براي يه شب پريدن پشت كوههاي خراسون مرقد پاكتو ديدن واسه كفتراي معصوم كه تو آسمون مي گردن واسه آدماي مغموم كه ميان دخيل مي بندن ( دل من تنگه ميدوني كاشكي قابلم بدوني همة عالم مي دونن تو آقاي مهربوني ) واسه اون هواي تازه كه پر از عطر گلابه اگه دستم به ضريحت برسه واسم يه خوابه واسه اون حوض قشنگي كه پر از آب زلاله واسه سنگفرشاي ايوون كه برام خواب و خياله واسه اون كفشا كه مردم روي پله در ميارن واسه اون شمعي كه روشن توي صحن نو ميذارن تو صدام كن تو صدام كن زائر كوي تو باشم يا براي كفترات من سر ظهر دونه بپاشم چقدر دلم براش تنگ شده!!! تطاول تا به کي ؟ حرفي ، نگاهي ، گوشه چشمي! التماس دعـــــــــــا!!!