• وبلاگ : آبدارخانه
  • يادداشت : ما بيخيال سيلي مادر نميشويم ....
  • نظرات : 0 خصوصي ، 22 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + شيعه جعفري 
    ......

    گفت: از نزد مردم, گفتم: به کجا مي روي؟ گفت: نزد مردم (براي اغواء و وسوسه انسانها) گفتم: چه پير بدي هستي. گفت: يا اميرالمومنين چرا چنين مي گويي. به خدا قسم حديث (و ماجرايي) از خود را که از خداوند عزوجل پرسيدم براي شما بيان خواهم کرد که بين ما شخص سومي نبود.

    گفتم: اي لعين حديث خود که از خداي عزوجل پرسيدي و بين شما شخص سومي نبود؟ گفت: آري, هنگامي که در اثر گناه خود به آسمان چهارم فرود آمدم ندا در دادم که اي خدا و سيد و اقاي من! گمان نمي کردم که خلقي از من شقي تر (بدبخت تر) آفريده باشي؟

    خداوند وحي فرمود: آري از تو شقي تر هم آفريده ام. برو نزد مالک جهنم تا او را به تو نشان دهد. (شيطان مي گويد) آنگاه نزد مالک رفتم و گفتم: خداوند متعال به تو سلام رسانده مي فرمايد: شقي تر از من را به من نشان دهي. مالک همراه من به سوي آتش آمده و بالاترين طبقه آن را کنار زد. آتشي سياه رنگ از آن خارج شد. گمان کردم که قطعا مرا و نيز مالک را خواهد بلعيد.

    مالک به آتش گفت: آرام بگير. آرام گرفت. سپس به طبقه ثاني (دوم) رفتيم. آتشي سياه تر و سوزان تر از آتش اولي خارج شد. به آن نيز گفت: خاموش باش. خاموش شد تا اين به طبقه هفتم رفتيم. آتش از هر طبقه که خارج شد. شديدتر از طبقه بالايي و قبلي بود. به طوري که مي پنداشتم قطعا من و مالک جهنم و همه مخلوقات خدا را خواهد بلعيد. دست خود را روي چشمم گذاشتم. و گفتم: اي مالک آتش را خاموش کن و الا من خاموش خواهم شد. مالک در جواب گفت: تو تا وقت معلوم خاموش نخواهي شد و سپس بر حسب دستور او آتش خاموش شد.

    دو نفر را ديدم که در گردنشان زنجيرهايي از آتش بود که از بالا بدان آويزان بودند. بر بالاي سر آن دو گروهي با گرزهاي آتش بر سرشان مي زدند. گفتم: اي مالک اين دو کيستند؟ گفت: مگر بر ساق عرش نخوانده اي! در حالي که دو هزار سال قبل از خلقت دنيا آن را خوانده اي که بر آن نوشته است: خدايي جز خداي يگانه نيست. حضرت محمد ص فرستاده او است که به وجود علي عليه السلام او را ياري و مدد مي دهم. سپس مالک گفت: اين دو از دشمنان اين دو بزرگوار (حضرت محمد ص و اميرالمومنين ع) و خاندان گرامي ايشان هستند. (اختصاص ص108 - بحارالانوار ج9ص388)