سلام بر شما دوستان گل که با همه ی راکدی و فراز و نشیب های این آبدارخانه باز هم ما را قابل دانسته و سر میزنید
و سلام به شما که تازه آمدی :)
قدیم ها که جوان تر بودیم و دست و دلمان به نوشتن میرفت بعد از ماه مبارک رمضان مطلبی نوشتیم با عنوان 3ریال! که اولش اینجوری بود:
من از شما گله دارم.
آره!!!؟
خدا وکیلی 3 ریال هم زیاده ...
ولی حساب کنید ما چقدر هزینه می پردازیم برای این 3ریال های تلویزیون؟
آره خب هزینه ی برق و استهلاک دستگاه تلویزیون و مالیات و غیره و ذالک درست ...
اما دو تا هزینه ی اساسی رو هم لحاظ کنید ...
1- وقت
2- نقش هایی که بر ذهن ها حک می شود
قدیم ها می گفتن وقت طلا است .... اما الان انگار 40 - 50 دقیقه اش را با 3ریال می شود خرید
خب هی میگن صبر کن ببین آخرش چی میشه .... من می خوام عرض کنم دقت کنید که اول و وسطش چی میشه .. و بعدش چی میشه ...
این که 3ریال ختم به خیر میشه و تو یک شب اتفاقات 20-30 شب گذشته خنثی میشه آدم های بد میرن جهنم! آدم های آنچنانی توبه می کنن و ... کفایت می کنه؟
یه سوال دارم از شما ... برره (در مدل های مختلف) یادتونه؟ ... جوان ها و نوجوان ها و حتی بزرگتر های ما از پیام های بهداشتی اجتماعی این سریال ها چی یاد گرفتن؟
غیر از اینه که فقط بید و نبید و چرمنگ و پاچه خواری و ... افتاد تو زبان ها؟
ببینم بدون تکه کلام های آنچنانی و دیالوگ های فحاشی و خنده دار نمیشه چیز مثبتی یاد گرفت؟
و میخواهم از همینجا ادامه بدهم ....
مطلبی امروز خواندم که بدون اینکه نگاه کنم خط و ربط نویسنده اش چیست دیدم راست میگوید
گفته بود نسل ما عادت کرده به فحش شنیدن و از آن لذت هم می برد ... جای خالی گل آقا حس می شود
اگر طنز آن بود که گل آقا بدون ذره ای توهین با زبان طنز از دولت ها و دولتمردان و مسئولین انتقاد میکرد .... اگر کمدی آن بود که چارلی چاپلین حتی بدون حرف زدن مردم را سالهای سال روده بر میکند از خنده ..... اگر ... اگر ...
این که امروزه به خورد ما میدهند اسمش چیست؟!
آنقدر ذائقه هایمان تغییر کرده که دیگر پیتزا را به خورشت قیمه و چلوکباب ترجیح میدهیم .... کوکا کلا را به بهار نارنج و شربت لیمو آن هم با لیموی تازه ترجیح میدهیم .....
آها راست میگی ! داشتم از طنز مینوشتم! نه از تغذیه ! نمیدانم چرا یاد ناسالم بودن سوسیس و کالباس افتادم و آلوده بودن و غیر بهداشتی بودن مکان های ساخت و طبخ و عرضه ی آنها و اینکه مسئولین هم میدانند و میگویند! ولی باز هم ساندویچی و پیتزایی در شهر ما بیشتر از رستوران و کبابی است!!! مسئولین و مردم هم راضی!
بگذریم!
هر چه نگاه کردم به غیر از فحاشی طنز دیگری در 3 ریال های تلویزیونی ندیدم ! آن هم چه جور فحاشی!!
توهین پسر به پدر! توهین و فحاشی پدر به پسر
فحاشی پیر زن همسایه ! (راستی نمیدانم چرا جدیدا هنر پیشه های سن بالا که ییهو در تلویزیون گل میکنند فقط یک نکته مشترک دارند آن هم زبان تلخ و فحاش است!)
فحاشی زن به شوهر
فحاشی مرد به همسر
و خلاصه هر جا که سفارش احترام داریم در سریال های ما شده دست مایه ی طنازی آقایان با زبان فحش و ناسزا!
از این هم که بگذریم تازه میرسیم به نکات مبتذل و انحرافی
طرف میگه امسال سال 2010 هستش دو سال دیگه دنیا تموم میشه ( اعتقاد شیطان پرست ها)
به باباش میگه بذار پاتو بخورم ( نوعی از رابطه جنسی که الان در ایران هم دارن مطرحش میکنن)
یا برمیگرده به نامزدش میگه ببین ساعتم شبرنگ داره! (جکی بین دوست دختر و دوست پسر که اکثرا میدانند!)
عشق و عاشقی های یک لحظه ای هم که بماند!
دیگه برای اینکه فیلم تطهیر بشه آخر فیلم زن و مرد نامحرم ( طلاق گرفته بودن قبل از ازدواج مجدد) با آرایش خانم و کفش پاشنه بلند در حرم رضوی قدم میزنند و دل و قلوه رد و بدل میکنند! زیارت قبول!
راه خارج رفتن را هم بدون اجازه پدر همه گان آموختند ! و این نکته هم با یک جمله از خانم که : ارزش نداشت! تطهیر شد!!
....
بگذریم
قصد نقد ندارم سواتش رو هم ندارم ! فقط درد دل بود که بگویم ما را چه شده که از این 3 ریال ها لذت می بریم؟
ما را چه شده که نمایندگانمان در مجلس به به و چه چه میکنند برای سازمان سر و صدا که چه کرده!
ما را چه شد که ده نمکی هم برای اینکه انتقاد خود را بیان کند و مردم پای حرفش بنشینند به این دیالوگ ها روی می آورد؟
مارا چه شده که قدیانی هم (که دوستش دارم) در متن های زیبایش چند جا باید اشاره ای به مسایل ... داشته باشد تا ما بخندیم؟
جای گل آقا خالیست ...
جای دکتر جوشن و وبلاگ قاطر و آن مطالب زیبای طنز بدون توهین خالیست ....
همین!