خب گفته بودم که میخواهیم در رویکرد جدید آبدارخانه (با توجه به پیر شدن آبدارچی!) توصیه هایی برای بهتر شدن زندگی داشته باشیم
البته اصل این توصیه ها برای زنان و مردان جوان و تازه ازدواج کرده است (البته اصل دله! که باید جوان باشه)
در این مثلا یادداشت! میخوام مطلبی رو که در گوگل پلاس یکی از دوستان دیدم با کمی تغییر برایتان نقل کنم (منبع اصلی را نمیدانم)
این مطلب را خوب بخوانید تا بتوانید دوستان خوبی دم کنید! و چایی های خوبی پیدا کنید!!
برداشت اول :
دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای کیسه ایست
هول هولکی ودمدستی.
آب جوش را میریزی و کیسه را که از داخل آن بیخبری می اندازی داخلش
این دوستی ها برای رفع تکلیف خوبند اما خستگی ات را رفع نمی کنند.
این چای خوردنها دل آدم را باز نمی کند خاطره نمی شود، فقط از سراجبارمی خوریشان که چای خورده باشی به بعدش هم فکر نمی کنی.
برداشت دوم :
دوستی با بعضی آدمها مثل خوردن چای خارجی است.
پر از رنگ و بو
این دوستی ها جان می دهد برای مهمان بازی برای جوکهای خنده دارتعریف کردن برای فرستادن اس ام اس ها وایمیل های صد تا یک غاز. برای خاطره های دم دستی. اولش هم حس خوبی به تو می دهند. این چای زود دم خارجی را می ریزی درفنجان بزرگ. می نشینی با شکلات فندقی می خوری و فکر می کنی خوشحال ترین آدم روی زمینی.
فقط نمی دانی چرا باقی چای که مانده درفنجان بعد از یکی دوساعت می شود رنگ قیر! یک مایع سیاه و بد بو که چنان به دیواره فنجان رنگ می دهد که انگار در آن مرکب چین ریخته بودی نه چای .
برداشت سوم :
دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای سر گل لاهیجان است.
اول با کمی آب میشویی اش تا خاک آن گرفته شود و اصل چای بماند
بعد باید نرم دم بکشد.
باید انتظارش را بکشی.
باید برای عطر و رنگش منتظر بمانی باید صبر کنی.
آرام باشی و مقدماتش را فراهم کنی.
باید آن را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک. خوب نگاهش کنی.
عطر ملایمش را احساس کنی
و آهسته آهسته بنوشی اش
و زندگی اش کنی
ونتوانی فراموش اش کنی!
نوش!